گفتگو با آقاى عدم

ـ جناب آقای عدم! معنای شما نیستی بود، قرار نبود نقش منفی کردن افعال ما را در زبان فارسی به‌عهده بگیرید!
ـ من هم تعجب می‌کنم. که با وجود این‌که معنای من نبودن و نیستی است، این‌قدر من را توی جملاتشان جا می‌دهند!
ـ آنها شما را جا می‌دهند یا شما خودتان را در همه جا می‌گنجانید!
ـ راستش این هم از عدم توجه آنهاست که من را به‌کار می‌برند.
ـ دیدید! خودتان هم به جای توجه نکردن گفتید عدم توجه!ـ راست می‌گویید، از بس مرا به‌کار می‌برند خودم هم متوهم شده‌ام که پس من کسی هستم. نگاه کن! همه جا هستم. عدم علاقه، عدم تضمین، عدم صداقت، عدم محبت، کم مانده بگویند عدم داشتن، ... .. اصلاً ایرانیان کم کم دارند فراموش می‌کنند که فعلهایشان را با نون شروع می‌کردند! قبلاً می‌نوشتند علاقه نداشتن، تضمین نداشتن، بی‌صداقتی، نبود محبت... ... . حالا همه‌ی این پیشوندها ی نه و بی ‌و نا کنار رفته،
ـ خوب چه کار می‌شود کرد، آیا می‌توانید خودتان یک اطلاعیه بدهید که لطفاً مرا بجز در معنای نیستی به‌معنای ضدهستی به‌کار نبرید؟
ـ مگر با دستور این مشکل حل می‌شود؟ این کار تنها با یک عشق و علاقه به نگاهبانی از زبان، شدنی است. و تا زمانی که با عدم وجود، ببخشید نبود این عشق روبه‌رو باشیم، حل نمی‌شود.
ـ عشق را چگونه ایجاد کنیم؟ـ شما جایگاه زبان فارسی را در پاسداشت فرهنگ و هویت و ملیت ایرانی نشان بدهید من هم در پاسخ خواست شما به همه اعلام می‌کنم: ای کسانی که قلم به دست دارید، من به‌معنای نیستی هستم. نه وسیله‌ای برای منفی کردن جمله هایتان.
ـ با تشکر، ما هم می‌رویم برای نشان‌دادن جایگاه زبان فارسی کاری بکنیم.

من ايرانم با شما

ما را در آدرسهاى زير همراهى كنيد :
يوتيوب 
فيسبوك 
اينستاگرام

Share:

0 comments:

Post a Comment

Powered by Blogger.

Labels