::: نبرد ::: « نبردِ تو آغاز شد » تا که باری دگر ثابت شوی تا که دلِ آسمان را بشکافی تا که بر تنِ دنیا حک شود ، نامی که تکرار نخواهد شد

::: نبرد :::
« نبردِ تو آغاز شد »
تا که باری دگر ثابت شوی
تا که دلِ آسمان را بشکافی
تا که بر تنِ دنیا حک شود ،
نامی که تکرار نخواهد شد
زمین گیر کردی و
زمین گیرت نخواهند کرد
جهان کنارِ تو ناتوان است
کم میاورد عالمی
که سلحشور و رزمجو نیست
نبردِ تو آغاز شد
برای به خاک مالیدنِ پوزه ها
نبردِ تو آغاز شد
برای سیراب کردنِ کوزه ها
نبردِ تو آغاز شد ؛
« به فردا بیا »
نبردِ تو آغاز شد ؛
« به میدان بیا »
مصلوب کن ؛
تبر ها را بر درختان
مغلوب کن ؛
شبیخون و شبها را
متروک کن ؛
کاخی که بر آب است
ای « گلادیاتورِ زره پوش » ،
تو پیروزی
تو پیروزی
تو پیروزی
و باز هم در ادامه پیش میروی
لباسِ رزم را ببوس ؛
او هرگز ترکت نکرد
حاکمِ دنیایت باش ؛
با شهری در ازدحام
پروردگارِ خود باش ؛
در شلوغی سایه ها و الهه ها
آسمان سرخ است ؛
در انتظار حماسه ات
تاریخ را پُر کن از نامت
بگذار هر کس که تو را ندیده و نشنیده
از قامتت که رختِ افتخار بر تن دارد آگاه شود
« نبردِ تو آغاز شد »
ای گلادیاتورِ زره پوش ؛
بیا که عالم منتظرِ نبردی دوباره است ...
::: اهورا کاکتوس :::

Share:

0 comments:

Post a Comment

Powered by Blogger.

Labels